درباره تاجف
طبق روایات شاهنامه فردوسی، آغاز فرش بافی ، رشتن و بافتن به زمان تهمورث یعنی زمان پیشدادیان باز میگردد. در تاریخ طبری از فرشهایی که با مو و پشم حیوانات در این دوره بافته شده سخن رفته است.
نشانی از یک کارد قالیبافی که از گورهای عهد مفرغ ترکمنستان و شمال ایران به دست آمده است گویای بازگشت تاریخ هنر قالیبافی به عصر مفرغ میباشد. در شهر سوخته (دشت سیستان ـ جنوب شرقی ایران) نیز فرشهای حصیری و پارچه و ابزارهای بافندگی به دست آمده است که متعلق به ۲۸۰۰-۲۵۰۰ پیش از میلاد است.
در دوره هخامنشیان، به نقل از گزنفون، شهر کهن ساردیس به قالیهای گره بافت خود فخر میکرده که به نقشهای حاشیه و هیکلهای مردان و شیردالهای افسانهای آراسته بوده است.
از دوره اشکانیان تنها میتوان به فرش مقبره لوکان چین اشاره کرد که به عقیده پژوهشگران پشم آن از قفقاز (که در ان زمان متعلق به ایران بود) است.
از دوره ساسانیان نیز تکه فرش قومس و فرش تاریخی و جواهرنشان بهارستان که در تالار بارعام کاخ تیسفون گسترده بوده و پس از حمله اعراب به عنوان غنیمت تقسیم شده است.
در قرون اولیه هجری پس از نفوذ اسلام طرح فرشها ، به سبب منع شبیهسازی و زینت، تغییر کرد امّا در زمان خلفای عباسی که تجملگرایی و قصرهای پر زرق و برق رواج یافت بافت اینگونه فرشها نیز رونق گرفت. از دوره سلجوقی نیز تکه فرشی با نقوش هندسی در موزه اوقاف استانبول نگهداری میشود.
سفرنامه ابن بطوطه از دوره ایلخانان به فرشهای عظیم و گرانبهای کاخ غازانخان و فرشهای حرم امام رضا (ع) در مشهد اشاره کرده است.
در دوره تیموریان از کارگاههای بزرگ قالیبافی سبزوار و استفاده از مینیاتور در نقشه فرشها توسط نگارگران چیرهدست سخن رفته است
در دوره صفویان
شاه اسماعیل مسیر توسعه کارگاههای قالیبافی در تبریز را فراهم میآورد
شاه تهماسب: قالی ایران در زیبایی و ظرافت بافت به حد کمال میرسد. قالی معروف و تاریخی اردبیل در این زمان بافته شده است.
شاه عباس: در اصفهان و چند شهر دیگر کارگاه قالیبافی دایر کرد و دستور داد که هر کانون، فرش را به شیوه خود ببافد تا اصالت هنری آن حفظ شود. در زمان صفویان برای اولینبار قالیبافی از ایلها و طایفههای کوچنده و روستاها و آبادیهای کوچک به شهرها آمد. فرشهای نفیس این دوران به بیش از سه هزار تخته تخمین زده شده است.
در زمان افشاریان بخاطر جنگهای پیدرپی تولید فرشهای زینتی کاهش یافت. از زمان کریم خان زند دو تخته فرش باقی مانده که یکی تاریخدار و به سفارش حاکم وقت کرمان و دیگری احتمالاً در شیراز بافته شده است.